همهمه مبهمی در میان کاروانیان پیچید. خورشید هرم سوزان گرمایش را بر کاروان و کاروانیان می پاشید. پاها خسته و تاول زده از طی مسیر و جانها لبریز از شوق پشت سرنهادن مناسک حج در رکاب پیامبر رحمت للعالمین و سرشار از شوق رسیدن به خانمان. عده ای به تعجیل راه پیموده بودند و عده ای با طمانینه و آرامش پاهای خسته خویش را بر دل گرم بیابان می نهادند و در دل خاطرات زیبا و به یادماندنی حج را برای خویش زمزمه می کردند.
لحظه به لحظه همهمه ها شدت می یافت. پیش افتادگان برگردند و واپس ماندگان برسند و همه در زمینی تفتیده و خشک بایستند. هیچ کس راز این فرمان را نمی داند. حتما حادثه مهمی روی داده است !
- جهاز را از روی شتران بردارید و بر روی هم بنهید و منبری برپا کنید.
ستارگان بر گرد ماه حلقه زده بودند. پیامبر(ص) آرام آرام از منبر بالا رفت و با لحنی دلنشین برای حاضران خطبه خواند. باران سخنان طراوت بخش رسول مهربانی و رستگاری بر دشت جان ها می بارید و جانهای تشنه را سیراب می کرد.ناگهان باران طنینی دیگرگون یافت: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. دست پیامبر دست علی را چون قهرمانی صفدر به بالا برد. قطرات زلال اشک بر بر گونه دوستداران جاری شد . عرقی سرد بر پیشانی معاندین نقش بست.اما اکنون هنگام سبقت گیری در تبریک ولایت علی است و فردا هنگامه سبقت گیری در غصب خلافت علی.
عید بر شیعیان مبارک باد
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3